وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 216

1. تو خون به کاسهٔ من کن که غیرتاب ندارد

2. تنک شراب ستم ظرف این شراب ندارد

3. چه دیده‌ای و درین چیست مصلحت که نگاهت

4. تمام خشم شد و رخصت عتاب ندارد

5. تو زود رنج تغافل پرست ، وه چه بلندی

6. چه گفته‌ام که سلامم دگر جواب ندارد

7. به خشکسال وفا رستی ای گیاه محبت

8. بریز برگ که ابر امید آب ندارد

9. دل بلاکش وحشی که خو به داغ تو کرده

10. اگر به آتش دوزخ رود عذاب ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غیرتم آید شکایت از تو به هر کس
* درد احبا نمی‌برم به اطبا
شعر کامل
سعدی
* ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
* یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش
شعر کامل
وحشی بافقی
* طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
* صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
شعر کامل
سعدی