وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 217

1. به لب بگوی که آن خندهٔ نهان نکند

2. مرا به لطف نهان تو بد گمان نکند

3. تو خود مرا چه کنی لیک چشم را فرمای

4. که آن نگه که تو کردی زمان زمان نکند

5. تو رنجه‌ای زمن و میل من ولی چکنم

6. بگو که ناز توام دست در میان نکند

7. گرم مجال نگاهی بود زمان چکنم

8. حکایتی که نگه می‌کند زبان نکند

9. هزار سود در این بیع هست خواهی دید

10. مرا بخر که خریدار من زیان نکند

11. جفا و هر چه کند گو به من خداوند است

12. ولیک نسبت ما را به این و آن نکند

13. بس است جور ز صبر آزمود وحشی را

14. هزار بار کسی را کس امتحان نکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر سودای تو در سینه بماندی پنهان
* چشم تردامن اگر فاش نگردی رازم
شعر کامل
حافظ
* من به اوج لامکان بردم، وگرنه پیش ازین
* عشقبازی پله ای از دار بالاتر نداشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* در گلستانی کان گلبن خندان بنشست
* سرو آزاد به یک پای غرامت برخاست
شعر کامل
سعدی