وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 228

1. شده‌ام سگ غزالی که نگشته رام هرگز

2. مگسی ز انگبینش نگرفته کام هرگز

3. ز فروغ آفتابی شب خویش روز خواهم

4. که شبی ز خانه بیرون ننهاده گام هرگز

5. هوس پیاله خوردن بودم به خردسالی

6. که کسی نگفته پیشش ز شراب و جام هرگز

7. چو حدیث من بر آید کند آنچنان تغافل

8. که مگر به عمر خویشم نشینده نام هرگز

9. به رهت مقام کردم ، نگذاشتی مقیمم

10. به اسیر خود نبودی تو در این مقام هرگز

11. به شکنج طره او دل وحشی است مایل

12. که خلاصیش مبادا ز بلای دام هرگز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این جهان کوهست و فعل ما ندا
* سوی ما آید نداها را صدا
شعر کامل
مولوی
* سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
* دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
شعر کامل
سعدی
* دوش به خواب دیده‌ام روی ندیدهٔ تو را
* وز مژه آب داده‌ام باغ نچیدهٔ تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی