وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 229

1. مست آن ترک به کاشانه من بود امروز

2. وه چه غوغا که نه در خانهٔ من بود امروز

3. وای بر غیر اگر یک دو سه روزی ماند

4. با من این نوع که جانانهٔ من بود امروز

5. بی لبت خون دلی بود که دورم می‌داد

6. می که در ساغر و پیمانهٔ من بود امروز

7. بسکه شب قصهٔ دیوانگی از من سر زد

8. بر زبان همه افسانهٔ من بود امروز

9. شرح ویرانگی جغد غم از وحشی پرس

10. زانکه یک لحظه به ویرانهٔ من بود امروز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خال مشکین تو بر عارض گندم گون دید
* آدم آمد ز پی دانه و در دام افتاد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
* آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
شعر کامل
حافظ
* آن نه شب بود در ایام لیلی هر صباح
* آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می‌گریست
شعر کامل
هلالی جغتایی