وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 234

1. هست از رویت مرا سد گونه حیرانی هنوز

2. وز سر زلف تو انواع پریشانی هنوز

3. سوخت دل از داغ و داغم بار جانسوز آنچنان

4. جان بر آمد از غم و غم همدم جانی هنوز

5. ای که گویی پیش او اظهار درد خویش کن

6. خوب می‌گویی ولی او را نمی‌دانی هنوز

7. گرچه عمری شد که کشت از درد استغنا مرا

8. در رخش پیداست آثار پشیمانی هنوز

9. وحشی از طرز سخن بگذر که اینجا عام نیست

10. طرز خاص نکته پردازان کاشانی هنوز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صندل از بهر سر مردم بیدرد بود
* چوب دارست علاج سر دیوانه عشق
شعر کامل
صائب تبریزی
* می‌شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی
* بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود
شعر کامل
حافظ
* گر چه پیریم، از جوانان جهان خوشدلتریم
* خنده ها بر صبح دارد موی چون کافور ما
شعر کامل
صائب تبریزی