وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 235

1. شرح ضعفم از سگان آستان خود بپرس

2. از کسان یک بار حال ناتوان خود بپرس

3. شب به کویت مردمان را نیست خواب از دیده‌ام

4. گر زمن باور نداری از سگان خود بپرس

5. شرح دردم از زبان غیر پرسیدن چرا

6. می‌کنی چون لطف باری از زبان خود بپرس

7. دور از آن کو تا به کی باشی دلا بی خان ومان

8. این چه اوقاتست راه خان و مان خود بپرس

9. حال بیماران خود هرگز نمی‌پرسد چرا

10. وحشی این حال از مه نامهربان خود بپرس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پرتو حسن ازل افتاده بر دیوار و در
* دیو چون یوسف در اینجا محو دیدار خودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای
* درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
شعر کامل
حافظ
* سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
* وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
شعر کامل
حافظ