وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 236

1. مغرور کسی به که درت جا نکند کس

2. وصلی که محالست تمنا نکند کس

3. نی یوسف مصری تو که در بیع کس آیی

4. بیعانهٔ جان چیست که سودا نکند کس

5. روشن نکند چشم کس این طرفه عزیزیست

6. همچشمی یعقوب و زلیخا نکند کس

7. مرغ دل ما کیست اگر دامگه اینست

8. سیمرغ به دام افتد و پروا نکند کس

9. آه این چه غرور است که سد کشته گر افتد

10. دزدیده هم از دور تماشا نکند کس

11. چندین سر بی جرم به دار است در آن کو

12. یک بار سر از ناز به بالا نکند کس

13. وحشی سبب ناز و تغافل همه حسن است

14. حسن ار نبود این همه اینها نکند کس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از پرده عراق به عشاق تحفه بر
* چون راست و بوسلیک خوش الحانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* به من هر چون خضر دادند عمر جاودان، اما
* گره شد رشته عمرم ز بس برخویش پیچیدم
شعر کامل
صائب تبریزی
* بهر جائی که خون راند این تن پاک
* گیاه مهر، خواهد رستن از خاک
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی