وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 237

1. ای دل به بند دوری او جاودانه باش

2. ای صبر پاسبان در بند خانه باش

3. ای سر به خاک تنگ فرو رو ، ترا که گفت

4. در بند کسر حرمت این آستانه باش

5. هرگز میان عاشق و معشوق بعد نیست

6. سد ساله راه فاصله گو در میانه باش

7. سد دوزخم زبانه کشد عشق خود یکیست

8. گو یک زبان بر سر آمد سد زبانه باش

9. وحشی نگفتمت که کمانش نمی‌کشی

10. حالا بیا خدنگ بلا را نشانه باش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باشد قدح همیشه ز افتادگی عزیز
* از سرکشی کنند نگونسار شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* کسی که دست به زلف دراز او دارد
* چرا به دامن این عمر مختصر چسبد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای نفس نوح بیا وی هوس روح بیا
* مرهم مجروح بیا صحت بیمار بیا
شعر کامل
مولوی