غزل شمارهٔ 246
1. تو و هر روز و بزم عشرت خویش
2. من و شبها و کنج محنت خویش
3. منم با محنت روی زمین خوش
4. نگه دار آسمان گو راحت خویش
5. ز هجران مردم و بر سر ندیدم
6. کسی را غیر سنگ تربت خویش
7. مکش زحمت برای راندن ما
8. که ما خواهیم بردن زحمت خویش
9. به زیر تیغ او نالید وحشی
10. فتادش سربه پیش از خجلت خویش
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده