وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 250

1. کوهکن بر یاد شیرین و لب جان پرورش

2. جان شیرین داد و غیر از تیشه نامد بر سرش

3. آنکه مشت استخوانی بود بگذر سوی او

4. تا ببینی ز آتش هجران کفن خاکسترش

5. جمله از خاک درش خیزند روز رستخیز

6. بسکه بیماران غم مردند بر خاک درش

7. دست برخنجر خرامان می‌رود آن ترک مست

8. مانده چشم حسرت خلقی به دست و خنجرش

9. فکر زلفت از سر وحشی سر مویی نرفت

10. گر چه مویی گشت از زلف تو جسم لاغرش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرانکس که دارد روانش خرد
* سر مایهٔ کارها بنگرد
شعر کامل
فردوسی
* چشم در صنع الهی باز کن، لب را ببند
* بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* نبخشود بر حال پروانه شمع
* نگه کن که چون سوخت در پیش جمع
شعر کامل
سعدی