غزل شمارهٔ 279
1. آمدم از سرنو بر سر پیوند قدیم
2. نو شد آن سلسله کهنه و آن بند قدیم
3. آمدم من به سر گریهٔ خود به که تو نیز
4. بر سر ناز خود آیی و شکرخند قدیم
5. به وفای تو که تا روز قیامت باقیست
6. عهد دیرین به قرار خود و سوگند قدیم
7. نخل تو یک دو ثمر داشت به خامی افتاد
8. من و پروردن آن نخل برومند قدیم
9. بهر آن حلقه به گوشیم که بودیم ای باد
10. برسان بندگی ما به خداوند قدیم
11. خلوتی خواهم و در بسته ویک محرم راز
12. که گشایم سر راز و گلهای چند قدیم
13. وحشی آن سلسله نو کرد که آیند ز نو
14. پندگویان قدیمی به سر پند قدیم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده