وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 278

1. مبادا یارب آن روزی که من از چشم یار افتم

2. که گر از چشم یار افتم ز چشم اعتبار افتم

3. شراب لطف پر در جام می‌ریزی و می‌ترسم

4. که زود آخر شود این باده و من در خمار افتم

5. به مجلس می‌روم اندیشناک ای عشق آتش دم

6. بدم بر من فسونی تا قبول طبع یار افتم

7. ز یمن عشق بر وضع جهان خوش خنده‌ها کردم

8. معاذالله اگر روزی به دست روزگار افتم

9. تظلم آنقدر دارم میان راهت افتاده

10. که چندانی نگه داری که من بر یک کنار افتم

11. عجب کیفیتی دارم بلند از عشق و می‌ترسم

12. که چون منصور حرفی گویم و در پای دار افتم

13. دگر روز سواری آمد و شد وقت آن وحشی

14. که او تازد به صحرا من به راه انتظار افتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر من ای صیاد چون امروز اگر خواهد گذشت
* جز پری از من نخواهی دید فردا در قفس
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* چون سنبل تو سلسله بر ارغوان نهاد
* آشوب در نهاد من ناتوان نهاد
شعر کامل
خواجوی کرمانی