وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 281

1. ما گل به پاسبان گلستان گذاشتیم

2. بستان به پرورندهٔ بستان گذاشتیم

3. می‌آید از گشودن آن بوی منتی

4. در بسته باغ خلد به رضوان گذاشتیم

5. در کار ما مضایقه‌ای داشت ناخدا

6. کشتی به موج و رخت به توفان گذاشتیم

7. در خود نیافتیم مدارا به اهرمن

8. بوسیدن بساط سلیمان گذاشتیم

9. کردیم پا ز دیده به عزم ره حرم

10. ره بسته بود خار مغیلان گذاشتیم

11. ظلمت به پیش چشمهٔ حیوان تتق کشید

12. رفتیم و ذوق چشمه حیوان گذاشتیم

13. وحشی نداشت پای گریز از کمند عشق

14. او را به بند خانهٔ حرمان گذاشتیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باغ‌ من هست آن نگارینی‌ که اندر عشق اوست
* رنگ من چون شنبلید و اشک من چون ارغوان
شعر کامل
امیر معزی
* منکه چون سرو از جهان یکباره آزاد آمدم
* دامنم چون نرگس ار پر زر نباشد گومباش
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* ظالم به ظلم خویش گرفتار می شود
* از پیچ و تاب نیست رهایی کمند را
شعر کامل
صائب تبریزی