وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 282

1. ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم

2. گر همه زهرست چون خوردیم ساغر نشکنیم

3. پیش ما یاقوت یاقوتست و گوهر گوهر است

4. دأب ما اینست یعنی قدر گوهر نشکنیم

5. هر متاعی را در این بازار نرخی بسته‌اند

6. قند اگر بسیار شد ما نرخ شکر نشکنیم

7. عیب پوشان هنر بینیم ما طاووس را

8. پای پوشانیم اما هرگزش پر نشکنیم

9. ما درخت افکن نه‌ایم آنها گروهی دیگرند

10. با وجود سد تبر، یک شاخ بی بر نشکنیم

11. به که وحشی را در این سودا نیازاریم دل

12. بیش از اینش در جراحت نوک نشتر نشکنیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن
* یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
شعر کامل
حافظ
* جای آن است که خون موج زند در دل لعل
* زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش
شعر کامل
حافظ
* معلم گومده تعلیم بیداد آن پَری رو را
* که جز خوی نکو لایق نباشد روی نیکو را
شعر کامل
جامی