وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 298

1. در آن مجلس که او را همدم اغیار می‌دیدم

2. اگر خود را نمی‌کشتم بسی آزار می‌دیدم

3. چه بودی گر من بیمار چندان زنده می‌بودم

4. که او را بر سر بالین خود یکبار می‌دیدم

5. به من لطفی نداری ورنه می‌کردی سد آزارم

6. که می‌ماندم بسی تا من ترا بسیار می‌دیدم

7. به مجلس کاش از من غیر می‌شد آنقدر غافل

8. که یک ره بر مراد خویش روی یار می‌دیدم

9. عجب گر زنده ماند شمع سان تا صبحدم وحشی

10. که امشب ز آتش دل کار او دشوار می‌دیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز رشک زلف سیاه توخورد چندان خون
* که نافه هم به جوانی سفید شد مویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* کس زبان چشم خوبان را نمی داند چو ما
* روزگاری این غزالان را شبانی کرده ایم
شعر کامل
صائب تبریزی
* به نصیحتگر دل شیفته می‌باید گفت
* برو ای خواجه که این درد به درمان نرود
شعر کامل
سعدی