وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 317

1. نه من از تو مهر خواهم نه تو بگذری ز کین هم

2. نه تر است این مروت نه مراست چشم این هم

3. چه بهانه ساخت دیگر به هلاک بیگناهان

4. که تعرض است بر لب گرهیست بر جبین هم

5. به میان جنگ و صلحت من و دست و آن دعاها

6. که ز آستین بر آید نه رود به آستین هم

7. نه همین فلک خجل شد ز کف نیاز عشقم

8. که ز سجده‌های شوقم شده منفعل زمین هم

9. برسان ز خرمن خود مددی به بی نصیبان

10. که نه خرمن تو ماند نه هجوم خوشه چین هم

11. چه متاع رستگاری بودم ز سجدهٔ بت

12. که ذخیره‌ای نبردم ز نگاه واپسین هم

13. ز تو خوش نماست وحشی ره و رسم زهد و رندی

14. که دلیست حق شناس و نظری خدای بین هم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قطره آبی که دارد در نظر گوهر شدن
* از کنار ابر تا دریا تنزل بایدش
شعر کامل
صائب تبریزی
* من دلی ‌دارم ز عشقش گرم و پیش او شوم
* تا مگر بنشاند این گرمی به کافور و گلاب
شعر کامل
امیر معزی
* در کنج قفس چند کنی بال فشانی؟
* بس نیست ترا آنچه ز پرواز کشیدی؟
شعر کامل
صائب تبریزی