غزل شمارهٔ 318
1. دل پر حسرت از کوی تو برگردیدم و رفتم
2. نشد پابوس روزی آستان بوسیدم و رفتم
3. ز گرد راه خود را بر سر کوی تو افکندم
4. رخ پر گرد بر خاک درت مالیدم و رفتم
5. اگر منزل به منزل چون جرس نالم عجب نبود
6. که آواز درایی از درت نشنیدم و رفتم
7. نیامد سرو من بیرون که بر گرد سرش گردم
8. به سان گرد باد از غم به خود پیچیدم و رفتم
9. میسر چون نشد وحشی که بینم خلوت وصلش
10. به حسرت بر در و دیوار کویش دیدم و رفتم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده