وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 320

1. چو دیدم خوار خود را از در آن بیوفا رفتم

2. رسد روزی که قدر من بداند حالیا رفتم

3. بر آن بودم که در راه وفایش عمرها باشم

4. چو می‌دیدم که ازحد می‌برد جور و جفا رفتم

5. دلم گر آید از کویش برون آگه کنید او را

6. که گر خواهد مرا من جانب شهر وفا رفتم

7. شدم سویش به تکلیف کسان اما پشیمانم

8. نمی‌بایست رفتن سوی او دیگر چرا رفتم

9. ز من عشقی بگو دیوانگان عشق را وحشی

10. که من زنجیر کردم پاره در دارالشفا رفتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل ز قید جسم چون آزاد گردد وا شود
* چون حباب از خود کند قالب تهی دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
* هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
شعر کامل
حافظ
* شمع عالم بود لطف چاره گر
* شمع را پروانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی