وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 337

1. ای اجل از قید زندان غمم آزاد کن

2. سعی دارد محنت هجران تو هم امداد کن

3. عیش خسرو چیست با شیرین به طرف جوی شیر

4. رحم گو بر جان محنت دیدهٔ فرهاد کن

5. ناقهٔ لیلی به سرعت رفت و از آشفتگی

6. راه گم کردست مجنون ای جرس فریاد کن

7. ای که یک دم فارغ از یاد رقیبان نیستی

8. هیچ عیبی نیست ما را نیز گاهی یاد کن

9. غافلی وحشی ز ترک چشم تیر انداز او

10. تیر جست ای صید غافل چشم بر صیاد کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا نقش خیال دوست با ماست
* ما را همه عمر خود تماشاست
شعر کامل
مولوی
* این یک نفس که دیده ما میهمان توست
* آیینه پیش رو نگذاری چه می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
* زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست
شعر کامل
حافظ