غزل شمارهٔ 336
1. آمدم سر تا قدم در بند سودا همچنان
2. طوق در گردن همان زنجیر در پا همچنان
3. رفته بودم ز آتش امید در دل شعلهها
4. آمدم دل گرم از سوز تمنا همچنان
5. یار خسرو گشت شیرین و برید از کوهکن
6. کوهکن ره میبرد در کوه خارا همچنان
7. پیش لیلی کیست تاگوید ز استیلای عشق
8. بازگشت از کعبه مجنون رند و رسوا همچنان
9. رو به شهر و ملک خویش آورد هر آوارهای
10. وحشی بی خان و مان در کوه و صحرا همچنان
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده