غزل شمارهٔ 335
1. پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
2. زان روی که از جمله گرفتارترم من
3. روزی که نماند دگری بر سر کویت
4. دانی که ز اغیار وفادار ترم من
5. بر بی کسی من نگر و چارهٔ من کن
6. زان کز همه کس بی کس و بییارترم من
7. بیداد کنی پیشه و چون از تو کنم داد
8. زارم بکشی کز که ستمکار ترم من
9. وحشی به طبیب من بیچاره که گوید
10. کامروز ز دیروز بسی زارترم من
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده