وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 345

1. ز کویت رخت بربستم نگاهی زاد راهم کن

2. به تقصیر عنایت یک تبسم عذر خواهم کن

3. ره آوارگی در پیش و از پی دیدهٔ حسرت

4. وداعی نام نه این را و چشمی بر نگاهم کن

5. ز کوی او که کار پاسبان کعبه می‌کردم

6. خدایا بی ضرورت گر روم سنگ سیاهم کن

7. بخوان ای عشق افسونی و آن افسون بدم بر من

8. مرا بال و پری ده مرغ آن پرواز گاهم کن

9. به کنعانم مبر ای بخت من یوسف نمی‌خواهم

10. ببرآنجا که کوی اوست در زندان و چاهم کن

11. ز سد فرسنگ از پشت حریفان جسته پیکانم

12. مرو نزدیک او وحشی حذر از تیر آهم کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بس که زاهد به ریا سبحۀ صد دانه شمرد
* در همه شهر بدین شیوه شد انگشت نما
شعر کامل
جامی
* که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
* نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
شعر کامل
حافظ
* عقل اگر صائب نسازد با دل من گو مساز
* عشق با آن بی نیازی می کشد ناز مرا
شعر کامل
صائب تبریزی