وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 346

1. ای که دل بردی ز دلدار من آزارش مکن

2. آنچه او در کار من کردست در کارش مکن

3. هندوی چشم تو شد می‌بین خریدارانه‌اش

4. اعتمادی لیک بر ترکان خونخوارش مکن

5. گر چه تو سلطان حسنی دارد او هم کشوری

6. شوکت حسنش مبر بی‌قدر و مقدارش مکن

7. انتقام از من کشد مپسند بر من این‌ستم

8. رخصت نظاره‌اش ده منع دیدارش مکن

9. جای دیگر دارد او شهباز اوج جان ماست

10. هم قفس با خیل مرغان گرفتارش مکن

11. این چه گستاخی‌ست وحشی تا چه باشد حکم ناز

12. التماس لطف با او کردن از یارش مکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقش لب تو از شکر و پسته بسته‌اند
* زلف و رخت ز نسترن و لاله رسته‌اند
شعر کامل
اوحدی
* به بدی در همه جا نام برآرم که مباد
* خون من ریزی و گویند سزاوار نبود
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* مریض مصلحت خویش را نمی داند
* به تلخ و شور طبیب زمانه قانع باش
شعر کامل
صائب تبریزی