وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 382

1. چون کوه غم تاب آورد جسمی بدین فرسودگی

2. غم بر نتابد بیش ازین باید تن فرمودگی

3. نی ناله‌ای نزدیک لب نی گریه‌ای در دل گره

4. یارب نصیب من مکن اینست اگر آسودگی

5. گفتی به عشق دیگری آلوده‌ای تهمت مکن

6. حاشا معاذالله کجا عشق من و آلودگی

7. رفت آن سوار تندرو ماند این سگ دنباله‌دو

8. بشتاب ای پای طلب یارب مبادت سودگی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
* بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود
شعر کامل
حافظ
* پس مقالات من و مجلس تو
* راست چون زیره و چون کرمانست
شعر کامل
انوری
* اگر جهان همه کامست و دشمن اندر پی
* به دوستی که جهان جای کامرانی نیست
شعر کامل
سعدی