وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 384

1. چه خوش بودی دلا گر روی او هرگز نمی‌دیدی

2. جفاهای چنین از خوی او هرگز نمی‌دیدی

3. سخن‌هایی که در حق تو سر زد از رقیب من

4. گرت می‌بود دردی سوی او هرگز نمی‌دیدی

5. بدین بد حالی افکندی مرا ای چشم تر آخر

6. چه بودی گر رخ نیکوی او هرگز نمی‌دیدی

7. ز اشک ناامیدی کاش ای دل کور می‌گشتی

8. که زینسان غیر را پهلوی او هرگز نمی‌دیدی

9. ترا سد کوه محنت کاشکی پیش آمدی وحشی

10. که می‌مردی و راه کوی او هرگز نمی‌دیدی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پادشاهی و گدایی بر ما یکسانست
* که برین در همه را پشت عبادت خم ازوست
شعر کامل
سعدی
* آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
* اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ
شعر کامل
وحشی بافقی
* شوری از ناله مجنون به بیابان افتاد
* که دل از سینه لیلی ره صحرا برداشت
شعر کامل
صائب تبریزی