غزل شمارهٔ 385
1. چه دیدی ای که هرگز بد نبینی
2. که سوی مبتلای خود نبینی
3. عفا ک اله مرا کشتی و رفتی
4. نکو رفتی الاهی بد نبینی
5. مجو پایان دریای محبت
6. که گردی غرق و آنرا حد نبینی
7. ز مقصودم بر آوردی رقیبا
8. الاهی ره سوی مقصد نبینی
9. چه طور بد ز من دیدی که سویم
10. به آن طوری که میباید نبینی
11. منم وحشی همین مردود بزمش
12. به پیشش دیگران را بد نبینی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده