وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 392

1. چو پیش نقش شیرین کوهکن عرض بلا کردی

2. اگر سنگین نبودی گوش او فریادها کردی

3. کند بیگانگی هر چند گویم شرح غم با او

4. چه غم بودی اگر خود را به این حرف آشنا کردی

5. به اغیار آنقدرها می‌توانست از وفا دیدن

6. چه می‌شد گر زیادی یک نظر هم سوی ما کردی

7. به تنگیم از جدایی کاشکی می‌شد یکی پیدا

8. که ما را رهنمایی سوی اقلیم فنا کردی

9. اجل گر رحم بر وحشی نکردی شام مهجوری

10. تو می‌دانی که غم با روزگار او چها کردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
* که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* فارغی از قدر جوانی که چیست
* تا نشوی پیر ندانی که چیست
شعر کامل
نظامی
* حذر کنید ز باران دیده سعدی
* که قطره سیل شود چون به یک دگر پیوست
شعر کامل
سعدی