اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 731

1. هیچ لب تشنه به میخانه سری بر نکند

2. گر لبی از کرم پیر مغان تر نکند

3. توسن ناز مکن زین پی گلگشت چمن

4. تا صبا خاک ره از دست تو بر سر نکند

5. نکند نرگس خونخوار تو ساغر گیری

6. تا کسی خون دل از دیده بساغر نکند

7. وعده کام مکن از دهن خویش بکس

8. کاین سخن یکسر مو کس ز تو باور نکند

9. ملکت عشق کلیدش بکف فرهادست

10. خسرو این ملک بشمشیر مسخر نکند

11. هجر و وصل و غم و شادی همه از دوست خوشست

12. عاشق آن به که بخود هیچ مقرر نکند

13. اهلی از ساقی دوران طمع صاف مکن

14. تا دل صافیت از درد مکدر نکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی
* شاه و گدا به دیده دریادلان یکی است
* پوشیده است پست و بلند زمین در آب
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز دریا بدریا سپاه ویست
* جهان زیر فر کلاه ویست
شعر کامل
فردوسی