اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 791

1. دل خورد غم که چرا مرده صفت خاک شود

2. زنده چون شمع بسوزش که زغم پاک شود

3. نه من از زخم فراق تو جگر چاک شدم

4. گر بکوهی رسد این زخم جگر چاک شود

5. گر سگ کوی تو خونم بخورد غم نبود

6. غم از آنست که دیوانه و بی باک شود

7. چند سوزد فلک از داغ فراقت دل خلق

8. آه اگر دود دل خلق بر افلاک شود

9. همه جا در ره من خار بلا میروید

10. بسکه باران غم از دیده نمناک شود

11. سر اهلی که سجودش همه در پای تو بود

12. بهتر آنست که هم در قدمت خاک شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز میوه‌های بهشتی چه ذوق دریابد
* هر آن که سیب زنخدان شاهدی نگزید
شعر کامل
حافظ
* آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل
* همه در سایه گیسوی نگار آخر شد
شعر کامل
حافظ
* حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلیست
* تا نپنداری که احوال جهان داران خوش است
شعر کامل
حافظ