اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 907

1. تا شسته شد ز شیر لب روح پرورش

2. هیچ از دهان کس نشد آلوده شکرش

3. آن شاخ گل که نخل مرادیست این زمان

4. جز باد صبح کس نگرفته است در برش

5. آه از بتی که چشم اگر برمنش فتد

6. هرگز نمی فتد ز حیا چشم دیگرش

7. گر لوح سینه پاک نسازم ز نقش غیر

8. نتوان که همچو آینه باشم برابرش

9. آهن رباست خاطر اهلی بجذب مهر

10. هرچند از آهن است دل سخت دلبرش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ابلهی کو روز روشن شمع کافوری نهد
* زود بینی کش بشب روغن نباشد در چراغ
شعر کامل
سعدی
* زعشق لاله رویان داغ جانسوزی است عاشق را
* که سردیهای دوران مرهم کافور می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بلبلان چمن عشق تو همچون سوسن
* همه تن جمله زبانند ولی خاموشند
شعر کامل
خواجوی کرمانی