امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1002

1. بدان دلفریبی که گیتی نماید

2. خردمند را دل نهادن نشاید

3. چه بندی دل اندر خیالات عالم؟

4. که آیینه رو عاریت می نماید

5. گره های غمزه مبین سخت و محکم

6. که چرخش ندید آن، مگر می گشاید

7. چه بیهوده گویی که پاینده مانم

8. تو مانی، اگر زندگانی نپاید؟

9. کسی زنده ماند به معنی و صورت

10. که از راه صورت به معنی گراید

11. دل خلق سنگین و دل در خرابی

12. ازان سنگها این عمارت نشاید

13. خس است آدمی، چون گرفتار زر شد

14. چون آن کاه کش کهربا می رباید

15. ز اصحاب ناجنس زادی نیابی

16. که استر شود جفت و کره نزاید

17. چو تو تلخ گویی، همان است پاسخ

18. عدوگاه دشنام شکر نخاید

19. بدان ماند از خام جستن بصیرت

20. که بر خشت خام ابلهی سر نساید

21. حدیث جهان گر ز من راست پرسی

22. «دروغی ست آسان که خسرو سراید»


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به آستان خرابات سرکشی مفروش
* که بیست حج پیاده است یک نماز اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* از ثمر شیرین نسازی گر دهان خلق را
* سعی کن از سایه ات چون بید آساید کسی
شعر کامل
صائب تبریزی
* مستانه کاش در حرم و دیر بگذری
* تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی