امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 104

1. اشکم برون می افگند راز از درون پرده را

2. آری، شکایتها بود، از خانه بیرون کرده را

3. چون من به آزاری خوشم، ترک دلازاری مکن

4. آخر به دست آور گهی این خاطر آزرده را

5. صد پی مرا تیر جفا، بر دل زد آن ابرو کمان

6. روزی فریبد از کرم مجروح پیکان خورده را

7. دوش از برای مطبخش هیزم به مژگان برده ام

8. گفت از کجا آورده ای این خاک باد آورده را

9. خسرو مران از کوی خود چون در غلامی پیر شد

10. چون پیر شد، آخر کسی نفروخت هر گز برده را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر چشم سیه مست تو تحریک نمی‌کرد
* آب مژه بیدار نمی‌ساخت ز خوابم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند
* سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد
شعر کامل
مولوی
* ای جویبار راستی از جوی یار ماستی
* بر سینه‌ها سیناستی بر جان‌هایی جان فزا
شعر کامل
مولوی