امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 105

1. بگشاد صبح عید ز رخ چون نقاب را

2. بنمود ساقی آن رخ چون آفتاب را

3. اینک رسید وقت که مردان آب کار

4. گردان کنند هر طرفی کار آب را

5. ساقی، ازان دو چشم که در بند خفتن است

6. صد چشم بندی است که آموخت خواب را

7. عید مبارک آمد و از بهر دوستان

8. ساقی نکرد شیشه پر و زد گلاب را

9. مطرب به پرده ای که تو داری بگو به چنگ

10. کای پیر کوژپشت چه کردی شراب را؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درین ریاض ترا چشم موشکافی نیست
* وگرنه طره لیلی است بید مجنونش
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا داشتیم چون سرو یک پیرهن درین باغ
* از گرم و سرد عالم پروا نبود ما را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بال پروانه اگر پاس ادب را می داشت
* شمع پیراهن فانوس چرا می پوشید؟
شعر کامل
صائب تبریزی