امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1051

1. گل آمد و ز دوست صبایی نمی رسد

2. ز باغ وصل مهرگیایی نمی رسد

3. هنگام برگ ریز حیاتم شد و هنوز

4. زان نوبهار حسن صبایی نمی رسد

5. ما با سموم بادیه هجر هم خوشیم

6. گر زان شکوفه بوی وفایی نمی رسد

7. من چون زیم که هیچ شبی نیست کاین طرف

8. زان غمزه کاروان بلایی نمی رسد

9. سلطان به خواب ناز چه آگه ز خلق، چون

10. در گوش او فغان گدایی نمی رسد

11. در گنج غیب نقد تمنا بسی ست، لیک

12. ما را به چرخ دست دعایی نمی رسد

13. درد ترا حیات ابد باد در دلم

14. کان هم دواست، گر چه دوایی نمی رسد

15. کوشم که سر نهم به درت، لیک چون کنم

16. مردم به جهد خویش به جایی نمی رسد

17. گر خسروا، به وصل سزا نیستی، مرنج

18. ملک سران به بی سرو پایی نمی رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رنگ خون دشمنان بر پیکر شمشیرشان
* راست گویی چون شقایق رسته بر نیلوفرست
شعر کامل
امیر معزی
* رفته پایم به گل از پرتو چشم تر خویش
* نخل شمعم که بود ریشه من در سر خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مریز
* حاجت آن به که بر قاضی حاجات بریم
شعر کامل
حافظ