امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 108

1. ای خط خوش از مشک تر انگیخته مه را

2. بر دفتر طاعت رقمی رانده گنه را

3. افگند دل ما همه در چاه زنخدان

4. وانگاه بپوشید به سبزه سر چه را

5. هر چند که زلف تو سپاهیست جهانگیر

6. هر روز پریشان نتوان کرد سپه را

7. پیراهن یک شهر ز دست تو قبا شد

8. یک بار چنین کج منه، ای شوخ، کله را

9. خسرو نگرفت از تب عشق تو قراری

10. چه جای قرارست در آتشکده که را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر عناب دفع خون کند از روی خاصیت
* کنارم از چه رو گردد ز خون دیده عنابی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* تا چند در میان فکنی باد و شانه را؟
* دل را نمی دهیم به زلف تو، زور نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتا کجاست ایمن گفتم که زهد و تقوا
* گفتا که زهد چه بود گفتم ره سلامت
شعر کامل
مولوی