امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 109

1. باز برقع بر رخ چون ماه بربستی نقاب

2. گوییا در زیر ابری رفت ناگه آفتاب

3. همچو لاله داغ دارم بر دل از هجران تو

4. شد شکر بر آتش عشقت مرا، ای جان، کباب

5. حسرتم زین قصه می آید که من لب تشنه ام

6. بی محابا از چه می بوسد کف پایت رکاب؟

7. ترک من تا بهر رفتن بسته ای آخر میان

8. در کنارم سیل دیده خون همی راند چو آب

9. یک خدنگ از ترکشت برکش ز بهر جان من

10. ناوک از مژگان چه حاجت بهر قتلم بی حساب

11. همچو غنچه ته به ته خون شد دل من، ای طبیب

12. شربتی فرما ازان لب، گر همی جویی صواب

13. ای جدا افتاده، از ما، ما به تو پیوسته ایم

14. تا به تو پیوسته خسرو کرده از غیر اجتناب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوست دارم که کست دوست ندارد جز من
* حیف باشد که تو در خاطر اغیار آیی
شعر کامل
سعدی
* ساروان بار من افتاد خدا را مددی
* که امید کرمم همره این محمل کرد
شعر کامل
حافظ
* شبنم نکرد داغ دل لاله را علاج
* نتوان به گریه شست خط سرنوشت را
شعر کامل
صائب تبریزی