امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1151

1. گر نه من دیوانه گشتم زین دل بدنام خویش

2. بهر چه گویم صبا و مرغ را پیغام خویش

3. چون در آید شام، آتش در دلم گیرد ز هجر

4. خوش چراغی می فروزم هر شب اندر شام خویش

5. رفت خوابم ناگهان، چند از خیال موی تو

6. سلسله بندم به پای جان بی آرام خویش

7. نیست چون بخت وصالم بهر صبر از خون دل

8. هر دمی یک جا نویسم نام تو با نام خویش

9. صد سموم فتنه ز آه خلق سویت می وزد

10. روی پنهان کن، ببخشا بر رخ گلفام خویش

11. کیست خسرو تا لب خود رنجه داری در جفاش؟

12. این چنین هم جابه جا ضایع مکن دشنام خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی
* سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن
شعر کامل
حافظ
* جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
* هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
شعر کامل
حافظ
* ما ازین هستی ده روزه به جان آمده ایم
* وای بر خضر که زندانی عمر ابدست
شعر کامل
صائب تبریزی