امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1165

1. آن سخن گفتن تو هست هنوزم در گوش

2. وان شکر خنده شیرین تو از چشمه نوش

3. گریه می آیدم از دور به آواز بلند

4. که ازان گریه نمی آیدم آواز به گوش

5. سر و قد، از چمن سبز به بیرون چه روی؟

6. سر برون نازده از لاله تر مرزنگوش

7. دوش در خواب بدیدم رخ چون خورشیدت

8. نیم شب روز شد از شعله آهم شب دوش

9. ای به خشم از بر من رفته و تنها خفته

10. چشم را گوی که چندین طرف خواب بپوش

11. خسروا، گرم برون می دودت خواب از چشم

12. دیگ دل شد مگر از پختن سودا خاموش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به نصیحتگر دل شیفته می‌باید گفت
* برو ای خواجه که این درد به درمان نرود
شعر کامل
سعدی
* کنون کوه و بیابانرا نبات از عودتر باشد
* کنون شاخ درختانرا لباس از پرنیان باشد
شعر کامل
فرخی سیستانی
* گفت اگر بر آستانم آب خواهی زد ز اشک
* هم به مژگانت بروب آن خاک در گفتم بچشم
شعر کامل
کمال خجندی