امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 117

1. اگر به گوشه نشینان نماید آن رخ خوب

2. به غمزه دل بر باید ز سالک مجذوب

3. بلای مردم اهل نظر بود چشمت

4. به ناز اگر به در آیی ز مکتب، ای محبوب

5. دهان یار نیاید رقیب را در چشم

6. که خرده بین نبود هیچ دیده معیوب

7. فراق روی چو تو یوسفی کسی داند

8. که روشنش شود آب دو دیده یعقوب

9. چو نامه تو گشایم شود پر آبم چشم

10. به هیچ رو نتوانم که خوانم آن مکتوب

11. مرنج اگر نبود در خورت کباب دلم

12. تو میهمان عزیزی و هست این مرغوب

13. کشد برای تو خسرو جفای مدعیان

14. که بهر دوست ز کرمان جفا کشد ایوب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صحبت ناجنس آتش رابه فریاد آورد
* آب در روغن چو باشد می کند شیون چراغ
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن را که بوی عنبر زلف تو آرزوست
* چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز
شعر کامل
حافظ
* روشنی روز تویی شادی غم سوز تویی
* ماه شب افروز تویی ابر شکربار بیا
شعر کامل
مولوی