امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1309

1. مستم که امشب گوییا میهای پنهان خورده ام

2. من با خیال خویش می با نامسلمان خورده ام

3. نی نی که خوردم خون خود،چون پوشم ازتو،چون رخم

4. بر من گواهی می دهد هر می که پنهان خورده ام

5. از تشنگی آن دو لب می آیدم خون در جگر

6. مردم که در خواب از لبش دوش آب حیوان خورده ام

7. این نیم کشت غمزه را بیرون میارید از لبش

8. تا جان هم آنجایم رود کز یار پیکان خورده ام

9. ای مست جان خوشدلی، بر جان من طعنه مزن

10. تو جام عشرت خورده ای، من جام هجران خورده ام

11. وقتی به خسرو گفته ای «کت من به دست خود کشم »

12. چندین همه غمهای تو از شادی آن خورده ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو مست چشم تو نبود شراب را چه طرب
* چو همرهم تو نباشی سفر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* بدان سان سوخت چون شمعم که بر من
* صراحی گریه و بربط فغان کرد
شعر کامل
حافظ
* هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
* بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
شعر کامل
حافظ