امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1311

1. اینک به کوی یار خود من بهر مردن می روم

2. با من که خواهد آمدن، بر جان سپردن می روم

3. من می روم تا بنگرم، چند است کشته بر درش

4. خود را میان کشتگان بهر شمردن می روم

5. چون دیگران می می خورند از ساغر وصل تو،من

6. زین غصه سوی میکده خونابه خوردن می روم

7. میدان وصلت، ای پسر، جان می دهند، گو می برند

8. من نیز از سر خاستم، چون گوی بردن می روم

9. بر کشتن خسرو مگر دارد شه من آرزو

10. جان بر کف اکنون بر درش من بهر مردن می روم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قامت به ناز افراخته، خلقی ز پا انداخته
* دل‌ها مسخر ساخته، کشورستانی را ببین
شعر کامل
فروغی بسطامی
* آسمان از تلخکامیهای ما آسوده است
* حقه خشخاش را دلگیری از تریاک نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو عطرسای شود زلف سنبل از دم باد
* تو قیمتش به سر زلف عنبری بشکن
شعر کامل
حافظ