امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1502

1. بس به مویت اسیر شد جانم

2. گر گذاری، گریخت نتوانم

3. چون در آیی، نمی شناسم فرق

4. کین تویی در درونه با جانم

5. می نگر، من ندانمت گه گه

6. بس به نظاره تو حیرانم

7. نظر مردمان و دیده بد

8. بر تو چون پیرهنت لرزانم

9. سوی تو بینم و تو جانب من

10. چون بینی، نظر بگردانم

11. همه هستی به هیچ بفروشم

12. وعده وصل نیست، بستانم

13. عاشق آن چنان شدم که به دل

14. وصل و هجر هر دو یکسانم

15. دل من دزدی و شوی منکر

16. خسروم من، ترا نکو دانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو لاله در قدحم ریز ساقیا می و مشک
* که نقش خال نگارم نمی‌رود ز ضمیر
شعر کامل
حافظ
* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
* حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس
شعر کامل
حافظ