امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1903

1. ای جان ز تن رفته، به تن باز کی آیی؟

2. وی سرو خرامان، به چمن باز کی آیی؟

3. جانی تو که از دوری روی تو بمردم

4. تا زنده شوم باز، به من باز کی آیی؟

5. شد جان هوایی به عنان گیری تو، لیک

6. زان باد تو، ای ترک به من، باز کی آیی؟

7. ما را وطن تنگ و تو خو کرده به صحرا

8. در ظلمت زندان وطن باز کی آیی؟

9. سرمایه خسرو به جهان جز سختی نیست

10. عمری که تو رفتی به سخن، باز کی آیی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پند کسم به دل ننشیند که دل ز شوق
* پر شد چنانکه جای نماندست پند را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* صبح محشر سر زد و تخم امیدم سر نزد
* در چه ساعت یارب این یوسف به چاه افتاده است؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* می توان کردن به نرمی راه در دلهای سخت
* رشته از همواری خود غوطه در گوهر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی