امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 227

1. عشق با جان بهم از سینه برون خواهد رفت

2. تا ندانی که به تعویذ و فسون خواهد رفت

3. دل گرفتار و جگر خسته و تن زار هنوز

4. تا چه ها بر سر مسکین زبون خواهد رفت

5. کافری بر سرم افتاد و دلم خود شده بود

6. نیم جانی که به جا بود، کنون خواهد رفت

7. با توام دیده برافگند چو تو برگشتی

8. تا میان من و او باز چه خون خواهد رفت

9. چند پویم به درت، وه که من گم شده را

10. جان درآمد شد کوی تو برون خواهد رفت

11. چند خونابه خورم، هیچ گهی از دل من

12. یا رب، این سلسله غالیه گون خواهد رفت؟

13. چند گویی که فراموش کن او را، خسرو

14. آخر این روی نکو از دل چون خواهد رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
* عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
شعر کامل
سعدی
* خموش حافظ و از جور یار ناله مکن
* تو را که گفت که در روی خوب حیران باش
شعر کامل
حافظ
* اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
* در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم
شعر کامل
حافظ