امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 245

1. نه مرا خواب به چشم و نه مرا دل در دست

2. چشم و دل هر دو به رخسار تو آشفته و مست

3. پرده بدرید، کس این راز نخواهد پوشید

4. غنچه بشگافت، سرش باز نخواهد پیوست

5. ای که از سحر دو چشم تو، پری بسته شود

6. آدمی نیست که چشم از تو تواند بربست

7. تا به گلزار جهان سرو بلندت برخاست

8. هر نهالی که نشاندند به بستان بنشست

9. بهر خون ریز مرا دست چه مالی چندین؟

10. خون من به که بریزی و بمالی بر دست

11. هر که جان در ره جانان ندهد مرده بود

12. مرده هم بدهد، اگر در تن او جانی هست

13. چشم خسرو نتوان بست که در خواب مبین

14. منع هندو نتوان کرد که صورت مپرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زهد با نیت پاک است، نه با جامهٔ پاک
* ای بس آلوده، که پاکیزه ردائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* کسی با شوق روحانی نخواهد ذوق جسمانی
* برای گلبن وصلش رها کن من و سلوی را
شعر کامل
عطار
* شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
* که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
شعر کامل
حافظ