امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 517

1. آن کودک نورسته که سیمین بدنی شد

2. چون شست لب از شیر، چه شیرین دهنی شد؟

3. بس غنچه دل را که کند چاک به هر سو

4. آن گل که به نوروز جوانی چمنی شد

5. آن یوسف جان بس که درین سینه در آمد

6. گویم که تنم گرد تنش پیرهنی شد

7. سلطان مرا عمر فزون یاد به دولت

8. کز دولت او خلعت عاشق کفنی شد

9. بس مرد خدایی که چو در عشق در آمد

10. گلگونه خون کرد به رخسار و زنی شد

11. وقتی که می لعل بدان روی کشیدم

12. اینک همه خونابه حال چو منی شد

13. چون جان دهم از خاک من، ای میر ولایت

14. بتخانه بر آری که دلم برهمنی شد

15. خسرو ز مزاج دل من خشم گرفته ست

16. کز کرده تو با دل خویشش سخنی شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کدامین آتشین رخسار بزم افروز عالم شد؟
* که خون زاهدان خشک، جوش ارغوان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* مى باشد رنگ رویم ارغوانى
* نداند دشمنم درد نهانى
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی
* بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید
* کز این خاک برآیید سماوات بگیرید
شعر کامل
مولوی