امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 539

1. مرا تا با تو افتاده ست پیوند

2. نه در گوشم نصیحت رفت و نه پند

3. دل من می جهد هر لحظه از جای

4. به دیدارت چنانم آرزومند

5. ندارم صبر، اگر باور نداری

6. بگیر، اینک بیا، دستم به سوگند

7. که نی رسم محبت من نهادم

8. که رفته ست اول این حکم از خداوند

9. زبام آسمان فراش فطرت

10. برآمد، زیر پا این طشت افگند

11. دلم خون است از شوق وصالت

12. چو مادر در فراق کشته فرزند

13. هزاران چشمه از چشمم روان است

14. که سنگین تر غمی دارم ز الوند

15. نباشد جان مشتاقان بیدل

16. ز جانان بیش ازین مهجور و خرسند

17. برو این خسرو بیجان دل زار

18. تن بیچاره بیجان بیش مپسند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیستی آگه چه گویم مر تو را من؟ جز همانک
* عامه گوید «نیستی آگه ز نرخ لوبیا»
شعر کامل
ناصرخسرو
* یا نمی باید ز آزادی زدن چون سرو لاف
* یا گره از بی بری در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* ما را به جرم عشق تو کشتند منکران
* سرمایهٔ ثواب شد آخر گناه ما
شعر کامل
فروغی بسطامی