عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 452

1. صورت نبندد ای صنم، بی زلف تو آرام دل

2. دل فتنه شد بر زلف تو، ای فتنهٔ ایام دل

3. ای جان به مولای تو، دل غرقهٔ دریای تو

4. دیری است تا سودای تو، بگرفت هفت اندام دل

5. تا جان به عشقت بنده شد، زین بندگی تابنده شد

6. تا دل ز نامت زنده شد، پر شد دو عالم نام دل

7. جانا دلم از چشم بد، نه هوش دارد نه خرد

8. تا از شراب عشق خود، پر باده کردی جام دل

9. پیغامت آمد از دلم، کای ماه حل کن مشکلم

10. کی خواهد آمد حاصلم، ای فارغ از پیغام دل

11. از رخ مه گردون تویی، وز لب می گلگون تویی

12. کام دل من چون تویی، هرگز نیابم کام دل

13. ای همگنان را همدمی، شادی من از تو غمی

14. عطار را در هر دمی، جانا تویی آرام دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بد و نیک هم بگذرد بی‌گمان
* رهایی نباشد ز چنگ زمان
شعر کامل
فردوسی
* مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد
* غنچه خاموش بلبل را به گفتار آورد
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو بخشایش پاک یزدان بود
* دم آتش و آب یکسان بود
شعر کامل
فردوسی