عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 555

1. من این دانم که مویی می ندانم

2. بجز مرگ آرزویی می ندانم

3. مرا مبشول مویی زانکه در عشق

4. چنان غرقم که مویی می ندانم

5. چنین رنگی که بر من سایه افکند

6. ز دو کونش رکویی می ندانم

7. چنانم در خم چوگان فگنده

8. که پا و سر چو گویی می ندانم

9. بسی بر بوی سر عشق رفتم

10. نبردم بوی و بویی می ندانم

11. بسی هر کار را روی است از ما

12. به از تسلیم رویی می ندانم

13. به از تسلیم و صبر و درد و خلوت

14. درین ره چارسویی می ندانم

15. شدم در کوی اهل دل چو خاکی

16. که به زین کوی کویی می ندانم

17. دلم را راه جوی عشق کردم

18. که به زو راه جویی می ندانم

19. درون دل بسی خود را بجستم

20. که به زین جست و جویی می ندانم

21. به خون دل بشستم دست از جان

22. که به زین شست و شویی می ندانم

23. بسی این راز نادانسته گفتم

24. که به زین گفت و گویی می ندانم

25. چو کردم جوی چشمان همچو عطار

26. که به زین آب جویی می ندانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
* که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
شعر کامل
سعدی
* اشک من ناردانه شد نه عجب
* گو دل من کفیده نار شود
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* ای خون دوستانت به گردن، مکن بزه
* کس برنداشتست به دستی دو خربزه
شعر کامل
رودکی