عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 615

1. بر هرچه که دل نهاده باشیم

2. در مشرکی اوفتاده باشیم

3. گر بر کامی سوار گردیم

4. حالی ز دو خر پیاده باشیم

5. صد عمر اگر به سر باستیم

6. داد نفسی نداده باشیم

7. مستی و غرور سخت کاری است

8. غم نیست که مست باده باشیم

9. زان پیش که سر نماند آن به

10. کین باد ز سر نهاده باشیم

11. هرگه که ز زاد و بوم رستیم

12. بینی که ز مرد زاده باشیم

13. چون سایه در آفتاب روشن

14. در پیش خود ایستاده باشیم

15. آن به که درین قفس چو عطار

16. از هستی خویش ساده باشیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب‌ها من و شمع می‌گدازیم
* اینست که سوز من نهانست
شعر کامل
سعدی
* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* در همین زیتون و تین خواهد یقین شد آنکه هست
* طعم آن شیرینی مطلق بهر چیزی ضمین
شعر کامل
قاآنی